مبانی نظری وپیشینه تحقیق تئوریهای حاکم بر بازار کار زنان
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تئوری های حاکم بر بازار کار زنان
مقدمه
2 - 1 - مفهوم تقاضای نیروی کار ............................................................ 13
2 - 2 - مروری بر تئوری های تقاضای عامل کار ......................................... 15
2 - 2 - 1 - تئوری های ایستای تقاضای عامل کار ........................................... 15
2 - 2 - 2 - تئوری های پویای تقاضای عامل کار ............................................ 22
2 - 3 - مروری بر تئوری های حاکم بر بازار کار زنان .................................. 25
2 - 3 - 1 - رویکرد نئوکلاسیک ............................................................... 26
2 - 3 - 2 - مدل تراکم جمعیت یا ازدحام جمعیت ........................................... 28
2 - 3 - 3 - نظریه رویکرد سرمایه انسانی .................................................. 32
2 - 3 - 4 - مدل تقسیم مشاغل در بازار کار داخلی ........................................ 35
2 - 3 - 5 - مدل بازار کار دوگانه ............................................................. 37
2 - 3 - 6 - انتخاب منطقی و عوامل غیرتبعیض آمیز ...................................... 38
2 - 4 - فرصت ها و چالش های جهانی شدن ................................................. 41
2 - 4 - 1 - اشتغال و جهانی شدن .............................................................. 41
2 - 4 - 2 - جهانی شدن و اشتغال زنان ....................................................... 44
2 - 5 - نتیجه گیری ............................................................................. 45
مقدمه
با توجه به افزايش سطح سواد زنان در دهه هاي اخير و سهم قابل توجه آ ن ها در نيروي كار لازم است راه هاي افزايش اشتغال و استفاده بهينه از آن ها مورد بررسي قرار گيرد . با توجه به نقش دوگانه زنان در خانه و بازار كار و ضرورت تعادل بخشيدن به اين دو وظيفه ، موشكافي مسئله ذكر شده نياز به دقت بيشتر و در نظر گرفتن جوانب مختلف كار دارد .
امروزه به كارگيري نيروي كار زنان جايگاه خاصي در مسائل اقتصادي و به ويژه رشد و توسعه اقتصادي دارد . شناخت راه هاي افزايش اشتغال نيروي انساني زنان در برنامه ريزي و سياست گذاري اقتصادي از اهميت خاصي برخوردار است ، به طوري كه در متون و ادبيات اقتصادي در دهه هاي اخير ، توسعه نيروي انساني و ارتقائ سرمايه انساني مورد توجه قرار گرفته است .
استفاده ازنيروي انساني زنان يك نقش دوگانه در برنامه ريزي اقتصادي دارد . از طرفي به عنوان عامل توسعه و از طرف ديگر به عنوان هدف توسعه به آن پرداخته مي شود . نيروي انساني كانون توجه در تئوري هاي توسعه است ، به خصوص در طول دهه هاي اخير و مزيت نسبي كشورها به وسيله توجه به نيروي انساني و به ويژه نيروي انساني انكار ناپذير زنان ، كه در كنار ساير عوامل توليد ، كارايي توليد و در نتيجه شكوفايي و توسعه اقتصادي را در پي دارد .
به اين منظور ، دراين فصل به ارائه